زندگی یک دختر

ساخت وبلاگ

پدربزرگ عزیزم 

پدربزرگ مظلومم 

پدربزرگ مهربونم 

برای همیشه پر کشید...

امشب شب اول قبرشونه .خواهش میکنم فاتحه یا صلواتی نثار روحشون کنید زندگی یک دختر...

ما را در سایت زندگی یک دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sweetheart-na بازدید : 112 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 23:43

نرسیدم بیام بنویسم که خدا رو شکر دفاعم خوب گذشت و راااحت شدم.الان دارم مراحل صحافی و تحویل فرم و اینا رو انجام میدم .خانوادم و پدربزرگ و مادربزرگم اومدن برای دفاعم.دو روز فرصت داشتیم برم خرید که همش اون دو روز بیرون بودیم مشغول خرید وسایل پک پذیرایی و لباس و اینا .مادربزرگم همون روز دفاعم گفت بدن درد داره و وقتی رفتن مامانم اینا هم علامتدار شدن ولی مادربزرگم شدیدتر .خدا رو شکر الان خوبن.بعدشم  قضیه ی فوت اون یکی پدربزرگم که یه روزه رفتم برای خاکسپاری خودمو رسوندم و برگشتم چون کشیک داشتم .الانم که دارم بخش عفونی رو در پیک ششم کرونا میگذرونم.مثلا میخواستم زرنگی کنم عفونی رو بذارم آخر که کرونا تموم شده باشه ولی شانس من دوباره پیک زد اما خدا رو شکر وضعیت به وحشتناکی پیک دلتا نیست.اونوقت واقعا جهنم بود .اینم به سلامتی میگذره انشالا.دیگه اینکه فردا کنفرانس دارم ، امکانش هست یه کوییزم ازمون بگیره استادمون .من؟ برای هیچکدوم آماده نیستم فعلا ،تا شب باید همه رو انجام بدم . + نوشته شده در جمعه ۱۴۰۰/۱۱/۱۵ ساعت 15:29 توسط sweetheart  |  زندگی یک دختر...
ما را در سایت زندگی یک دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sweetheart-na بازدید : 133 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 23:43